روزنگار 1389/7/23


نمیدانم

لذتش بیشتر است یا ترسش

هیجانش بیشتر است یا دلهره اش

شیرینی اش بیشتر است یا تلخی اش

منطقش بیشتر است یا احساسش

خوابش بیشتر است یا بیداری اش!

وقتی که مثل یک

بند باز

درست روی مرز بین

واقعیت و رویا

راه میروم


۵ نظر:

مرجان گفت...

خیلی خوبه که مرز بین اینها رو تشخیص میدی و عین یه بند باز حواست جمعه که پاتو از روی این مرز این ور تر یا اون ور تر نذاری. من گاهی این مرز رو گم می کنم و وقتی به خودم میام که متلاشی شده ام.

عليرضا گفت...

من گفتم بند باز ولی نگفتم یه بند باز حرفه ای

راستی چه عجب از این طرفا
;-)

مریم عظیمی گفت...

سلام
علیرضا جان با اجازت آخرین پستت رو کپی می کنم
خیلی دوسش داشتم
امیدوارم ناراحت نشی

عليرضا گفت...

خواهش ميكنم
خوشحالم ميشم

مرجان گفت...

من همیشه میام این طرفا فقط گاهی بی سروصدا میام ;)