
دلم برای طعم اصیل گلابی تنگ شده
سرم از صدای وق وق میوه فروش،منگ شده
حنجره ام هوای خارش پُرز هلو کرده است
ولی چه کنم نظر باغبان را که بد تنگ شده
یادش بخیر دویدنمان را به جالیزخیس خربزه
افسوس،پای خاطره ام به سنگ خورده،لنگ شده
بویایی ام هوس عطر گل کرده صد دریغ
یا بینی ام عوض شده یا عطرها جفنگ شده
طعمی ندارد و بی مزه است و شل و آبکی
آن ماهی اصلاح ژنتیکی که اندازه ی نهنگ شده
آب انار قرمز و تازه برایم شده قصه ای عجیب
وقتی که میخورم آب انار پاکتی ِ مثل شرنگ شده
بیدار میشویم هر روز با صدای ساعت کوکیمان
همچون ربات های آهنی بی روح و جان ِ رنگ شده
چه بر سر دل نازک و نحیفمان آمده،که شده
درست مثل شلیل ها که جنسشان عین سنگ شده
*
*
جمعه 1388/7/10
۵ نظر:
hi
yuor ve
b is very nice
in jahan por az sedaye harekate pahaye mardomi ast , ke hamchenan ke to ra mibusand , dar zehne khod tanabe dare to ra mibafand ...
Matelebe fogholadeyi entekhab mikonid,ghashang bud,
Moaffagho shad bashid
جالب بود
کلی حرفا داشت
که اگه بخوای با نثر بگی هم خیلی طولانی میشه هم شاید به دل نشینه
یکم سکته داشت البته به نظرم
ولی کلی خوشم اومد
آفرین
ممنون
آره مطمئنا اشکال زیاد داره
من که شاعر نیستم
اینم همینجوری خودش اومد منم نوشتم
;-)
ای گفتی دست گذاشتی رو دلم واقعا همه چی عوض شده حتی صفا و صمیمیتا هم مصنوعی و از سر زور شده.
ارسال یک نظر