روزنگار 1388/6/20


امروز بعد از ظهر که رفتم یه چرت شفافی بزنم که خستگیم در بره تا خوابم برد توی خواب دیدیم که دارم متن مقاله ای رو که داشتم از صبح روش کار میکردم رو به دقت میخونم و تصحیحش میکنم،اونقدر هم با دقت و وسواس این کار رو انجام دادم که تو بیداری اینجوری نبود خلاصه تو مدت نیم ساعت سه ربعی که خوابیده بودم اونقدر مشغول کار بودم که حتی سردرد گرفتم و رفتم یه قرص پروفن دویست هم خوردم!
بعد از این که بیدار شدم رفتم سراغ مقاله و کلی از چیزایی که توی خواب یادم مونده بود رو تصحیح کردم و جالب تر اینکه سر دردی هم که توی خواب دچارش شده بودم وقتی بیدار شدم خوب شد.
میگم چه خوب بود یه جورایی میشد یه کارایی کرد که آدما بعضی از کاراشون رو میتونستن توی خواب انجام بدن،مثل مرور درسها،آخه چند وقت پیش هم یه جایی خوندم نوشته بود که مغز آدم توی خواب فعالیتش بیشتر از وقتیه که داره تلوزیون نگاه میکنه!خوب وقتی این مغز هیچ وقتی آروم و قرار نداره حیفه ازش استفاده نکرد

پ.ن
فکر کنم سریال Fringe خونم اومده پایین

۲ نظر:

آیسان گفت...

سلام علی رضا یه چیزی بگم؟من هر روز موقع استراحت میام اهنگ فرهادو گوش کنم.اتفاقاهمین طوره وقتی درس میخونی تو خواب مرور میشه.موز اصلاح شده با هندونه هم جالب بود...

شهرام بیطار گفت...

سلام . راستش من هم فکر میکنم باید یه کاری در مورد خواب کرد . چون من معمولاً نصف روز رو خواب هستم . همیشه به شوخی به دوست هام میگم من اون طرف زن و بچه دارم و باید برم اون طرف پیش اونها باشم . اگه بشه کاری کرد که آدم کارهای فکریش رو توی خواب بکنه خیلی خوب میشه . به موضوع جالبی اشاره کردی . شاید بعداً یه متن در این مورد هم بنویسم



با درود و سپاس فراوان : شهرام